جنگ جهانی دوم؛ عرصه‌ای برای آغاز روند ابزارسازی حقوق بشر

9:45 - 19 ارديبهشت 1403
کد خبر: ۴۷۷۲۰۴۲
دسته بندی: حقوق بشر ، عمومی
جنگ جهانی دوم؛ عرصه‌ای برای آغاز روند ابزارسازی حقوق بشر
جنایت‌های گسترده و کم‌سابقه روی داده در جنگ جهانی دوم، به تولد حقوق بشر مدرن منجر شد؛ حقوق بشری که از همان ابتدا با وجود اهداف اعلامی بسیار انسانی به ابزاری برای سوءاستفاده تبدیل شدند.

خبرگزاری میزان – حدود ۸ دهه از پایان جنگ جهانی دوم در هشت مه ۱۹۴۵ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۴) می‌گذرد؛ این جنگ که در سال ۱۹۳۹ آغاز شد، مرگ‌بارترین جنگی است که در تاریخ بشر رخ داد و اروپایی‌ها یا به تعبیر خودشان «ساکنان قلعه اروپا» آن را به راه انداختند و آمریکا با هدف سودجویی خوراک تسلیحاتی آن را تهیه کرد.

این جنگ از جهات متعددی مانند اقتصادی، سیاسی و نظامی قابل توجه است و تاکنون بار‌ها از این زوایا به تاثیرات بسیار گسترده منفی آن بر جهان پرداخته شده است، اما پرده عامدانه مغفول این روایت، نقض حقوق بشر از سوی آتش‌افروزان این جنگ که بعدها به ایجادکنندگان حقوق بشر مدرن تبدیل شدند، است.

حقوق بشر در هنگام جنگ جهانی دوم

جنگ حدودا ۶ شش ساله جهانی دوم نه‌تنها در یک بازه زمانی مشخص کشتار و ویرانی گسترده را به مردم جهان تحمیل کرد، بلکه مردم سراسر کره زمین را تا سال‌ها بعد به دست‌وپنجه نرم کردن با پیامد‌های مرگ‌بار خود ناچار کرد.

در جنگ جهانی دوم، ده‌ها میلیون نفر کشته و معلول شدند، اعدام‌های دسته‌جمعی با جوخه تیربار یا گاز‌های سمی به دفعات رخ دادند، میلیون‌ها نفر جان خود را بر اثر گرسنگی، بیماری، نبود درمان پزشکی و ضرب‌وشتم وحشیانه از دست دادند، نظامیان درگیر در جنگ در نهایت خشونت با مردمان سرزمین‌های تحت اشغال برخورد و رفتار کردند، اردوگاه‌های کار اجباری زندگی میلیون‌ها نفر از جمله سربازان اسیر را تبدیل به کابوس مرگ ساخت، میلیون‌ها نفر آواره شدند، بمب‌های اتمی برای نخستین و تنها بار از سوی آمریکا علیه مردم هیروشیما و ناکازاکی استفاده شد و به کشته شدن دست‌کم ۱۰۰ هزار نفر منجر شد، ...

اروپا به‌عنوان عامل به راه انداختن جنگ جهانی دوم، از روز اتمام آن به‌عنوان روز پیروزی یاد می‌کند و آن را گرامی می‌دارد؛ این در حالی است که روز پایان جنگ جهانی دوم نه روز پیروزی اروپا بلکه روز پایان یافتن کلکسیونی از جنایت‌های بشری اروپا و آمریکا به بهانه این جنگ بود.

نظامیان ایتالیایی از اصلی‌ترین عاملان وقوع جنایت‌های جنگی در جریان جنگ جهانی دوم بودند؛ آن‌ها با استفاده از نیرو‌های مستعمره خود (عمدتا از اریتره) از بمب‌های حاوی گاز خردل استفاده و اردوگاه کار اجباری ایجاد کردند.

تصاویر متعددی از این جنایت‌ها وجود دارد که نظامیان ایتالیایی را ایستاده در کنار اجساد مثله شده یا سر‌های از بدن جدا شده نشان می‌دهد.

زنان یکی از مهم‌ترین قربانیان جنایت‌های روی داده در جنگ جهانی دوم بودند؛ وقوع میلیون‌ها مورد تجاوز جنسی به زنان و دختران از جمله جنایت‌هایی است که در جریان جنگ جهانی دوم رخ داد، اما جامعه جهانی عمدتا به دلیل تلاش کشور‌های غربی برای پنهان کردن این جنایت‌ها، آگاهی چندانی به موضوع نیافتند؛ همین امر سبب آسیب میان‌نسلی شد و راه را برای کشورهای غربی برای تداوم جنایت علیه زنان باز گذاشت.

به گزارش medicamondiale، hrlibrary و یورونیوز، در طول جنگ جهانی دوم، میلیون‌ها زن و دختر مورد آزارواذیت جنسی قرار به‌صورت برنامه‌ریزی شده و نظام‌مند یا تصادفی قرار گرفتند؛ زنان و دخترانی که در نتیجه تجاوز جنسی باردار شدند، به ندرت اجازه داشتند درباره به دنیا آوردن فرزند خود تصمیم بگیرند.

حدود ۲۰۰ هزار زن در جریان جنگ جهانی دوم ناچار به کار در مراکز جنسی نظامی در ژاپن شدند؛ از این تعداد از هر سه نفر یک نفر بر اثر گرسنگی، تنبیه و بیماری‌هایی که گاهی هیچ دارویی برای آن‌ها وجود نداشت، جان خود را از دست دادند.

نقض حقوق زنان به‌ویژه تجاوز جنسی به آن‌ها از روایت‌های ممنوعه جنگ جهانی دوم است؛ یکی از مهم‌ترین روایت‌های ممنوعه یاد شده تجاوز سربازان آمریکایی به زنان فرانسوی در جریان جنگ در سال ۱۹۴۴ است.

شدت و تداوم جنایت تجاوز جنسی به زنان از سوی سربازان آمریکایی به حدی بود که مقام‌های نظامی این کشور در نهایت ناچار شدند ۱۵۲ سرباز را به اتهام تجاوز به زنان فرانسوی محاکمه کنند، اما نکته مهم در این باره، سهم بالای سربازان سیاه‌پوست از افراد محکوم به اعدام شده بود؛ از ۲۹ سربازی که در سال‌های ۱۹۴۴ و ۱۹۴۵ به دلیل تجاوز جنسی شدند، ۲۵ نفر سیاه‌پوست بودند.

عامل نژادپرستی در تنبیه سربازان آمریکایی متجاوز به زنان فرانسه دلیل دیگری بر تابو ماندن موضوع یاد شده است؛ در واقع، نژادپرستی به سلسله مراتب نظامی در ارتش آمریکا اجازه داد تا با قربانی کردن سربازان آفریقایی – آمریکایی به زعم خود از اعتبار و آبروی سفیدپوستان آمریکایی محافظت کند.

صد‌ها یا حتی هزاران مورد تجاوز جنسی طی ۲ سال، به‌عنوان تابو کمتر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است؛ یک مورخ آمریکایی در این باره گفت: شمار دقیقی از این جنایت وجود ندارد، زیرا زنان قربانی نیز به دلیل شرم از صحبت کردن درباره آن خودداری می‌کردند؛ ضمن اینکه خوشحالی جمعیت عمومی فرانسه از ورود ارتش آمریکا و پیروزی بر نازی‌ها، سخن گفتن درباره تجاوز جنسی به زنان را دشوارتر می‌کرد.

یک کارشناس در این باره گفت: یکی از مقصر‌های اصلی این جنایت‌ها فرماندهان ارتش آمریکا بودند که برای انگیزه داده به سربازان خود وعده آزاد بودن برای تجاوز جنسی به زنان فرانسوی را داده بودند.

قتل‌ها و تجاوز‌های جمعی در جریان جنگ جهانی دوم به دفعات و در مناطق مختلف درگیر جنگ جهانی دوم رخ دادند؛ قتل‌های دسته جمعی عمدتا در پی ورود ارتش کشور‌های درگیر جنگ به مناطق طرف مقابل رخ می‌دادند.

داستان زنان قربانی جنگ جهانی دوم، داستان چندان شناخته‌شده‌ای نیست و رنج آن‌ها عموما پس از جنگ نادیده گرفته شد؛ اتفاقی به رقم خوردن آسیب میان‌نسلی نیز منجر شد.

جابجایی‌های دسته‌جمعی دیگر جنایتی بود که در سطح گسترده در دوران جنگ جهانی دوم رخ داد؛ عمده این جابجایی‌های اجباری به بهانه نگرانی‌های امنیت ملی انجام می‌شد و البته سهم آمریکا در این جنایت نیز قابل تامل است.

حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم در نهایت در هشت مه ۱۹۴۵ در پی رقم خوردن فجایع یاد شده و تخریب میلیون‌ها خانه و زندگی پایان یافت؛ هرچند این پایان به رویداد‌های مثبتی مانند تقویت روند استقلال کشور‌های مستعمره نیز منجر شد.

در عین حال، تشکیل سازمان ملل نیز با هدف تامین صلح و عدالت در جهان در پایان این جنگ رقم خورد؛ در سال ۱۹۴۸ کشور‌های عضو سازمان ملل سندی را تصویب کردند که برای نخستین بار مجموعه‌ای از حقوق اساسی بشر را برای همه مردم جهان تعیین کرد.

سند یاد شده یک سند بین‌المللی است که بخش زیادی از کشور‌های جهان با آن موافقت کردند؛ یک فقط سند یک کشور نبود، اما فقط برای بخش خاصی از کشورها اجرایی شد.

میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که بر موضوع‌هایی مانند حق حیات، آزادی بیان، مذهب و رای تمرکز دارد و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بر موضوع‌هایی مانند غذا، آموزش، بهداشت و سرپناه تمرکز دارد، در دوران پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شدند تا گسترش حقوق افراد را در پی داشته و مانع تبعیض شوند.

از سال ۱۹۹۷، بیش از ۱۳۰ کشور این میثاق‌ها را تصویب کرده‌اند.

علاوه بر میثاق‌های مندرج در منشور بین‌المللی حقوق بشر، سازمان ملل بیش از ۲۰ معاهده اصلی را برای تشریح بیشتر حقوق بشر به تصویب رسانده است؛ این معاهده‌ها عبارتند از کنوانسیون‌هایی برای جلوگیری و ممنوعیت سوءاستفاده‌های خاص مانند شکنجه و نسل‌کشی و حمایت از جمعیت‌های آسیب‌پذیر مانند پناهندگان (کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان ۱۹۵۱)، زنان (کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان ۱۹۷۹) و کودکان (کنوانسیون حقوق کودک ۱۹۸۹).

نکته قابل تامل این است که آمریکا از سال ۱۹۹۷ فقط چند کنوانسیون شامل رفع کلیه اشکال تبعیض نژادی، پیشگیری و مجازات جنایت نسل‌کشی، حقوق سیاسی زنان، منع برده‌داری و منع شکنجه و دیگر رفتار‌ها یا مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز را امضا کرده که حتی امضای برخی از آن‌ها با اعمال ملاحظات خاص بوده است.

ناکامی در اجرای اسناد یاد شده یا تطبیق نداشتن آن‌ها با فرهنگ‌ها و قوانین دیگر کشور‌ها سبب شد تا مناطق مختلف جهان اقدام به ایجاد اسناد حقوق بشری خاص خود کنند.

به‌عنوان مثال، کشور‌های آفریقایی منشور حقوق بشر و مردم (۱۹۸۱) خود را ایجاد کرده‌اند و کشور‌های مسلمان اعلامیه قاهره در مورد حقوق بشر در اسلام (۱۹۹۰) را ایجاد شد؛ تغییرات چشمگیر در اروپای شرقی، آفریقا و آمریکای لاتین از سال ۱۹۸۹ به شدت افزایش تقاضا برای احترام به حقوق بشر را نشان داده است.

در حالی که اسناد حقوق بشری پس از جنگ جهانی دوم به سرعت افزایش و توسعه یافتند، جهان همچنان با بحران‌های حقوق بشری متعدد و ادامه‌داری مواجه است که عامل بیشتر آن‌ها مدعیان غربی حقوق بشر هستند.

با وجود همه این‌ها، جهان بیش از هر زمان دیگری اکنون به اجرای ایده حقوق بشر نیاز دارد؛ چراکه در مقابل سیل نقض حقوق بشر در سراسر جهان تلاش‌ها و اقدام‌ها برای مبارزه با نقض این حقوق و بی‌عدالتی مانند سنگ‌هایی کوچک برای سد شدن هستند.

جنگ جهانی دوم در تاریخچه حقوق بشر

اگرچه حقوق بشر ریشه در سنت‌های قبلی و اسناد بسیاری از فرهنگ‌ها دارد، اما با کاتالیزوری به نام جنگ جهانی دوم به شکل مدون درآمد؛ اقدامی که امید‌ها برای نظام‌مند شدن این حقوق و اجرای الزام‌آور آن‌ها را برای مردم جهان تقویت کرد.

قواعد و قوانین بین‌الملل حقوق بشر معاصر و تاسیس سازمان ملل دارای پیشینه تاریخی بسیار مهمی است؛ از تلاش‌ها در قرن نوزدهم برای ممنوع کردن تجارت برده و محدود کردن جنگ‌های مرگ‌بار تا نگرانی در مورد حقوق اقلیت‌ها از سوی جامعه ملل در پایان جنگ جهانی اول.

در نهایت آنچه سبب شد تا حقوق بشر به‌صورت مدرن خود را نمایان کند، جنگ جهانی دوم بود؛ این جنگ به‌عنوان جنگی که فهرستی بلندبالا از انواع جنایت‌ها به‌ویژه از سوی کشور‌های غربی را به جهان ارائه می‌کرد، ایده حقوق بشر را قوی‌تر از هر زمانی مطرح کرد.

دادگاه‌های نورنبرگ و توکیو پس از جنگ جهانی دوم در حالی برگزار شده و مقام‌های کشور‌های شکست خورده را به دلیل ارتکاب جنایت‌های جنگی، جنایت علیه صلح و جنایت علیه بشریت مجازات کردند که کشور‌های پیروز به‌عنوان موسسان حقوق بشر مدرن موفق شدند جنایت‌های خود را در جنگ جهانی دوم، به قالب روایت‌های ممنوعه ببرند.

در حالی که کشور‌های عضو سازمان ملل متعهد شدند که احترام به حقوق بشر را ارتقا دهند و برای پیشبرد این هدف، سازمان ملل کمیسیون حقوق بشر را تاسیس کرد که در ادامه به دلیل ناکارآمدی به شورای حقوق بشر تغییر یافت، این حقوق همچنان جایگاه خود را در تحولات بین المللی نیافته اند، زیرا کشور‌های تهیه کننده و تنظیم کننده اعلامیه جهانی حقوق بشر همچنان از آن به عنوان ابزاری برای دست بابی به اهداف خود استفاده می‌کنند.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *